از اسب فرود آمد و بر خر نشست. از خر میپرسند چهارشنبه کی است. از روی لاعلاجی به خر میگه خانباجی! اسب و خر را که پهلوی هم ببندند، اگر همخو نشوند، همبو میشوند. با حرف خر از آسمان جو نمی بارد. به خر دستش نمیرسد، پالانش را میزند. پالان ترمه خر را عوض نمیکند! جوان را مفرست به زن …
در ادامه ...مجله ادبی
دانلود کتاب فوق العاده خواندنی دا
دا نام کتاب روایت خاطرات سیده زهرا حسینی است که در مورد جنگ ایران و عراق و به اهتمام سیده اعظم حسینی نگاشته شده و توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیدهاست. دا، در زبان کردی و لری به معنی مادر است و زهرا حسینی که خود یکی از کردهای پهله زرین آباد استان ایلام است با انتخاب این عنوان …
در ادامه ...باز باران با ترانه
مجدالدین میرفخرایی معروف به گلچین گیلانی جزو نخستین گروه از شعرای سراینده ی شعر نو ایران است. وی در شهریور سال ۱۲۸۷ در شهر بارانهای همیشگی، رشت، در خانه ای نزدیک سبز میدان متولد شد . دبستان را در رشت و دوره دبیرستان را در مدارس سیروس و دارالفنون تهران گذراند. در در دارالفنون شاگرد اساتیدی چون وحید دستگردی وعباس …
در ادامه ...داستان مرد عابد و شیطان
در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند: « فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت:« ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!» عابد گفت:« نه، بریدن …
در ادامه ...درباره شابک چه می دانید ؟
اگر از آن دسته افرادی هستید که اهل مطالعه کتاب هستید حتما تا به حال کلمه ی شابک را در پشت کتاب های گوناگون مشاهده کرده اید در اینجا قصد داریم تا شما را به طور کامل با این لغت آشنا کنیم. شابک(شماره استاندارد بینالمللی کتاب)، شمارهای منحصر به فرد در سطح بینالمللی و نمایندهای برای سایر مشخصات کتاب در …
در ادامه ...متن کامل شعر *باز این چه شورش است که در خلق عالم است*
باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله درهم است گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب کاشوب …
در ادامه ...داستان زیبای اولین صبح عروسی
ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺻﺒﺢ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺑﺎﺯ ﻧﮑﻨﻨﺪ… ﺍﺑﺘﺪﺍ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﭘﺴﺮ ﺁﻣﺪﻧﺪ، ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﭼﻮﻥ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ، ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻧﮑﺮﺩ. ﺳﺎﻋﺘﯽ ﺑﻌﺪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺧﺘﺮﺁﻣﺪﻧﺪ، ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ. ﺍﺷﮏ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺯﻥ ﺟﻤﻊ …
در ادامه ...آمد اما بی صدا خندید و رفت …
شعر عاشقانه: آمد اما بی صدا خندید و رفت … لحظه ای در کلبه ام تابید و رفت … آمد از خاک زمین اما چه زود … دامن از خاک زمین برچید و رفت … دیده از چشمان من پنهان نمود … از نگاهم رازها فهمید و رفت … گفتم اینجا روزنی از عشق نیست … پیکرش از حرف من …
در ادامه ...داستان عتیقه فروش و کاسه
داستان پندآموز:فکر نکنید دیگران احمقند! عتیقه فروشی در روستایی به منزل رعیتی ساده وارد شد. دید کاسهای نفیس و قدیمی دارد که در گوشهای افتاده و گربهای در آن آب میخورد. با خود گفت اگر قیمت کاسه را بپرسد رعیت ملتفت میشود و قیمت گرانی بر آن مینهد. پس رو به رعیت کرد و گفت: عموجان چه گربه قشنگی داری؛ …
در ادامه ...حروف ابجد چه حروفی هستند؟
صور هشتگانه حروف جُمل که با نام اولین صورت (ابجد) معروف است. ترتیب حروف صامت یا بیصدا در این نسق همان ترتیب عبری – آرامی است و این امر مؤید آن است که عرب، الفبای خود را از آنان و از طریق نبطیان اقتباس کردهاست. حروف اَبجَد شیوهای برای مرتبسازی حروف زبان عربی است که بر پایه الفبای اولیه خط …
در ادامه ...